اخيراً فرصت داشتم برخي بازي هاي قديمي تيم ملي فوتبال آلمان را، که به آن علاقه ي وافري دارم، مرور کنم. يکي از اين بازي ها بازي حساس آلمان و ايتاليا در نيمه نهايي جام جهاني سال 2006 بود. آن چه در اين بازي نمايان بود، در درجه ي اول دوپينگ تمامي بازيکنان ايتاليا بود، در درجه ي دوم استيلاي شگفت انگيز تيم آلمان بر ايتاليا با وجود دوپينگ آن ها و نداشتن بازيکن کليدي خود، تورستن فرينگس، بود، و در درجه ي سوم داوري بد بود.
نقطه ي بحث برانگيز داوري در همان اوايل بازي رخ داد. زماني که آندرا پيرلو، بازيکن ايتاليا، در محوطه ي جريمه ي خودي توپ را به طور واضح با قسمت بالايي بازوي خود لمس کرد ولي داور به نفع آلمان خطاي پنالتي اعلام نکرد. من با ديدن اين صحنه و يکي دو اشتباه ديگري داوري به زيان آلمان در ابتدا گمان کردم فيفا قصد داشته به طور عمدي از موفقيت آلمان جلوگيري کند. ولي هر چه بازي گذشت، بيش تر و بيش تر دريافتم که اشتباهات داور عمدي نبوده و توطئه اي، از لحاظ داوري، در کار نيست.
با اين وجود يک سؤال پابرجا بود و آن اين که چه طور داور آن خطاي واضح را که کاملاً مي توانست نتيجه ي بازي را تغيير دهد، پنالتي نگرفت. فکر مي کنم جوابش اين است که داور جرأت پنالتي گرفتن، آن هم در دقايق ابتدايي بازي، به سود هيچ تيمي را نداشت. در واقع داور در حد و اندازه ي اين بازي مهم نبود. آن چه مهم است، اين که داور تحت تأثير اهميت بازي به اصطلاح خود را باخته بود.
اما سؤال اين جاست که آيا بايد احساسات ميلياردها انسان در سراسر جهان گره بخورد به تصميم گيري يک داور ترسو.
درباره این سایت